جامعه شناسی دین از دیدگاه ماکس وبر
مقدمه:
انـدیشمندان جوامع مختلف از سدهها پیشین، پیدایش تغییرات اجتماعی را محصول عوامل گوناگونی دانستهاند. عدهای از این انـدیشمندان ایـن عـوامل را در محیط طبیعی و جغرافیایی میجستهاند. از طرفداران این عقیده میتوان کارل ریتر1، هومبولت2، منتسکیو3، راتزل4 را نام بـرد. راتزل شرایط طبیعی را عامل قطعی و تعیین کننده رویدادهای جامعههای انسانی و پدیدههای جغرافیایی میداند. او مـطالعه جغرافیای انسانی را جز آزمـون در جـهت فهم تأثیرات محیط روی افکار و اندیشهها و شکل یابی جوامع انسانی نمیداند5. برخی دیگر از اندیشمندان به عامل قهرمان و نخبه6 در ایجاد تغییر و تحول اجتماعی عقیده داشتهاند. از نظر ایشان قهرمان نقش قاطعی در تعیین سرنوشت تمدن و تحولات دارد. هـگل7 و نیچه8 را میتوان به عنوان درخشانترین ستارگان این آسمان اندیشه نام برد. بزعم اینان قهرمان باید اصلیترین عامل تکامل و پیدایش تاریخ باشد9 و عقیده دارند تاریخ تنها بیوگرافی راستین است10. امرسون11 میگوید: شما ده شخصیت بزرگ را به من بـدهید تـا من تاریخ را بدون اینکه بخوانم برایتان بازگون کنم12.
میبینیم که هر یک از این دیدگاهها به عاملی خاص و یگانه توجه داشتهاند و شماری دیگر از آنان با در نظر داشتن چندین عامل در ایجاد تغییرات اجـتماعی، اما عاملی را مسلط بر دیگر عوامل دانسته اند. از جمله برترین متفکران جامعه شناس که به تعیین عوامل بوجود آورنده تغییرات اجتماعی پرداخته است می توان از ماکس وبر 13 (1920-1864) نام برد.
این جامعه شناسان آلمانی کـه نـقشی بس مهم در پیشرفت و تعالی علم جامعهشناسی داشته است؛ مطالعات دامنه داری را درباره موضوعات، مورد بحث جامعه شناسی انجام داده که از جمله این موضوعات، دریافت نقش رفورم مذهبی پروتستانیسم14 قرن شانزدهم در بـوجود آوردن آنـچه کـه وی روح سرمایه داری 15 نامیده اسـت، میباشد. در واقع وبر به دین به عنوان یک پدیده تاثیر گذار اجتماعی می نگرد که می تواند در کنار عوامل دیگر، به عنوان یک علت اساسی تغییرات شگرفی را در حرکت جامعه بگذراد و جامعه را به سوی خاصی هدایت کند.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. KARL RITTER
2. HUMBOLT
3. CH.MONTESQUIEU
4. RATZELL
5. یدالله فرید، سیر اندیشه در قلمرو و جغرافیای انسانی، تبریز، انتشارات دانشگاه تبریز،1370، ص 2-12.
6. ELITE
7. HEGEL
8. NIETZSCHE
9. حمید حمید، علم تحولات جامعه،تهران، انتشارات امیر کبیر،1352، ص 35.
10. دکتر امیر حسین آریانپور، در آستانه رستاخیز، تهران، انتشارات امیر کبیر، 1357، ص 7.
11. EMERSON
12. دکتر علی شریعتی، روش شـناخت اسـلام، چاپ 28، ص 75.
13. MAX WEBER
14. PROTESTANTISM
15. SPRIT OF CAPITALISM
آشنایی با لغات و اصطلاحات:
جامعه1: توده ی مردم که با هم وجه اشتراک داشته باشند، صنفی از مردم، مردم یک شهر یا یک کشور.2
جامعه: گروه مردم یک شهر، کشور، جهان یا صنفی از مردم مانند جامعة بشریت ، سیاه پوستان ، هنری ، و… 3
جامعه شناسی4: علمی که دربارۀ گروههای مختلف بشری و عادات، اخلاق، آداب، و رسوم آنها و روابط بین افراد، گروهها، و طبقات اجتماعی بحث میکند؛ علمالاجتماع.5
جامعه شناسی: دانشی که بررسی و تحقیق دربارة مظاهر مختلف حیات اجتماعی انسان را از طریق علمی مورد مطالعه قرار می دهد.6
دین7: کیش و آیین.8
دین: آیین، کیش، راه و روش.9
جامعه شناسی دین10: در پی فهم ماهیت پدیده های دینی از نگاه جامعه شناسانه است و پدیده های دینی را به عـنوان «پدیـده های اجتماعی» مورد مطالعه قرار مـی دهـد. 11
پس در جامعه شناسی دین، اسـاساً جوهره دین ـ یعنی: اصول و احکام آن ـ و یا حقانیت و عدم حقانیت آن مورد بحث قرار نمی گیرد، مگر در مواردی کـه بـرای فـهم و درک معنای رفتار دینی مفید باشد. جامعه شناسی دین رفتار متدیّنان را بـه عـنوان نوعی رفتار اجتماعی، که دارای معانی و کارکرد اجتماعی از نوع دینی است، مطالعه می کند.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. Society
2. حسن عمید، فرهنگ عمید، تهران، انتشارات امیر کبیر، 1369.
3. محمد معین، فرهنگ فارسی معین، تهران، انتشارات امیر کبیر، 1388.
4. Sociology
5. حسن عمید، فرهنگ عمید.
6. محمد معین، فرهنگ فارسی معین.
7. Religon
8. حسن عمید، فرهنگ عمید.
9. محمد معین، فرهنگ فارسی معین.
10. Sociology of Religion
11. ژولین فروند، جامعه شناسی ماکس وبر، ترجمه عبدالحسین نیک گر، تهران، انتشارات رایزل، 1368، ص87
آشنایی با ماکس وبر:
زندگانی: ماکس وبر در 21 آوریل 1864 در شهر ارفورت آلمان در خانواده¬ای پروتستانی بهدنیا آمد.1 وی در یک خاندان بورژوای با فرهنگ، پرورش یافت، پدرش یکی از مهمترین اعضای حزب لیبرال ملی بود. وبر جوان به حرفه پدری¬اش روی آورد و رشته پدرش را که حقوق بود، به عنوان رشته اصلی¬اش برگزید.2
وبر پس از خدمت سربازی، در سال 1884 برای تحصیل در دانشگاه برلین، به خانه پدریاش بازگشت. وی در سالهای اقامت در برلین، بسیار پرکار بود. پایاننامه دکترای وبر با درجه عالی پذیرفته شد و بهدنبال آن، در سال 1891، اثر مهمش درباره “تاریخ ارضی رم” معادل رساله فوقدکترا شناخته شد.
وبر در 1893 ازدواج کرد و به استادی کرسی اقتصاد دانشگاه فرایبورگ منصوب شد. آوازه وبر باعث شد که در سال 1896، به استادی کرسی اقتصاد در دانشگاه هایدلبرگ منصوب شود و دیری نگذشت که وبر جوان، شمع محفل شبکه وسیع روشنفکران و همفکرانش گشت.3
وبر گذشته از علایق پژوهشی، علایق سیاسیاش را نیز دنبال میکرد و در محافل سیاسی سوسیال مسیحی، نقش فعالی داشت و یادداشتها و مقالات گوناگونی را درباره مسائل روز منتشر مینمود. او میکوشید تا در هر دو عرصه علمی و سیاسی شرکت فعالانه و خلاقانهای داشته باشد و بهنظر میرسید که در زندگی روشنفکری آلمان شخصیت برجستهای خواهد شد.
دیری نگذشت که وبر از نظر روانی یکسره فرو ریخت و تا پنجسال بعد بهبود نیافت. بالاخره بعد از شش و نیم سال دوری و عزلت اجباری، در 1904، برای سخنرانی به انجمن هنرها و علوم در سنت لوییس آمریکا دعوت شد و سه ماه در آنجا ماند.
وبر پس از بازگشت به هایدلبرگ، توانایی کامل خویش را در نوشتن آثار تحقیقی بازیافت؛ ولی تنها در چند سال پایانی عمرش توانست به کار تدریس برگردد. در این زمان، بازده فکری وبر دوباره شگفتافزا شده بود. نوشتههای روششناختی او که مهمترین مباحث آن تحت عنوان “ماکس وبر و روششناسی علوم اجتماعی” به انگلیسی برگردانده شده است، به همین سالها باز میگردد.
وبر در سالهای آخر عمرش 1920-1918، بهگونه بیسابقهای به فعالیت سیاسی روی آورد تا اینکه سرانجام در چهارم ژوئن 1920 بر اثر سل درگذشت.4
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- پیتر کیویستو، اندیشههای بنیادی در جامعهشناسی، ترجمه منوچهر صبوری، تهران، انتشارات نی، 1380، چاپ دوم، ص75.
2- لوئیس كوزر، زندگی واندیشه بزرگان جامعهشناسی، ترجمه محسن ثلاثی، تهران، انتشارات علمی، 1373، چاپ پنجم، ص319-321.
3- همان، ص322-325.
4- همان، ص325-332.
زمینه فکری1: اندیشه وبر به میزان زیادی از سنتهای فلسفی و تاریخی آلمان متأثر است. او هم به تعالیم کانت وفادار است، هم از فلاسفه تاریخ آلمان تأثیر گرفته است.
در میان معاصران وبر، سه شخصیت عمده بر تفکر او تأثیر گذاشته بودند: ویلهم ویندلباند2 و هاینریش ریکرت3، فیلسوفانی که نمایندگان اصلی مکتب فلسفی ماربورگ یا مکتب نوکانتی جنوب غربی آلمان بودند و فیلسوف و مورخ فرهنگی، ویلهلم دیلتای4، که در دانشگاه برلین تدریس میکرد. او بیش از همه تحت تأثیر تاریخگرایی و به ویژه مفهوم تفهم دیلتای است. وبر بهشدت تحت تأثیر این ایده دیلتای است که:” علوم انسانی چون به کنشهای معنا دار انسانها میپردازد و برخلاف پدیدههای مادی، نمیتوان آن را با مشاهده، آزمایش و فرمولهکردن شناخت، بنابراین علوم انسانی از اساس با علوم طبیعی متفاوت خواهد بود".
در میان جامعهشناسان دیگر معاصر وبر، زیمل5 و تونیس6 بیشتر از همه بر او تأثیر گذاشته بودند. وبر در پیشگفتار اقتصاد و جامعه، توجه خاصی بهکار جالب تونیس، نویسنده “اجتماع سنتی و جامعه نوین” مبذول داشت. او تمایز قائل شدن میان رابطه اشتراک اجتماعی و تجمع مدنی را مستقیما از تونیس فرا گرفت.
نیچه7 و مارکس8 نیز پیوسته ذهن وبر را تحت تأثیر داشتند؛ نفوذ این دو نویسنده بهویژه در جامعهشناسی، افکار و علایق وبر بهروشنی نمایان است.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. لوئیس كوزر، زندگی واندیشه بزرگان جامعهشناسی، ص332-339.
2. Wilhelm Windleband: 1848-1915
3. Heinrich Rickret: 1893-1936
4. Wilhelm Dilthey: 1833-1911
5. George Zimmel: 1858-1918
6. Ferdinand Tonnise: 1855-1936
7. Friedrich Wilhelm Nietzsche: 1844-1900
8. Karl Heinrich Marx:1818-1883
ادیان جهان و تغییرات اجتماعی:
ماکس وبر به مطالعه وسیعی در باره ادیان سراسر جهان پرداخت است. هیچ دانشمندی پیش از او و حتی شاید تاکنون، به کاری با چنین دامنه وسیع دست نزده است. بیشتر توجه وبر بر آنچه آن را ادیان جهانی نامیده است متمرکز بود. ادیانی که تعداد زیادی از مومنان را به خود جلب کرده اند و به طور قطعی بر مسیر تاریخ جهانی تاثیر گذارده اند. او مطالعات مفصلی در باره آیینهای هندو، بودا، تائو و دین کهن یهود انجام داد و در کتاب اخلاق پروتستان و روح سرمایه داری و کتابها و مقالات دیگرش به طور گسترده درباره تاثیر مسیحیت بر تاریخ غرب نوشت. اما نتوانست مطالعه خود راکه در باره اسلام طرح ریزی کرده بود به پایان برساند.1
نوشته های وبر درباره دین با نوشته های دورکهیم از نظر توجه به ارتباط میان دین و دگرگونی اجتماعی فرق دارند. آنها در نقطه مقابل آثار مارکس هستند، زیرا وبر استدلال می کند که دین لزوماً نیرویی محافظه کار نیست، برعکس، جنبشهای الهام گرفته از دین اغلب دگرگونیهای اجتماعی چشمگیری به وجود آوردهاند. بدین سان آیین پروتستان به ویژه پیوریتنیزم منبع شیوه نگرش سرمایه دارانه موجود درغرب امروزی بود. نخستین کارآفرینان اکثراً از پیروان کالون بودند . انگیزه آنها برای موفقیت، که به شروع توسعه اقتصادی در غرب کمک کرد، در اصل از میل خدمت به خداوند سرپشمه میگرفت. موفقیت مادی برای آنها نشانه ای از لطف الهی بود 2.
وبر تحقیق خود را درباره ادیان جهان به عنوان یک طرح واحد در نظر میگرفت. بحث او درباره تاثیر آیین پروتستان بر توسعه غرب جزئی از کوششی جامع برای درک تاثیر مذهب بر زندگی اجتماعی و اقتصادی و فرهنگهای مختلف است. وبر با تحلیل ادیان شرقی نتیجه می گیرد که آنها موانع غیر قابل عبوری در برابر توسعه سرمایه داری صنعتی، آن گونه که در غرب رخ داد، فراهم کردند. این نه از آن روست که تمدنهای غیر غربی عقب مانده اند بلکه آنها صرفاً ارزشهایی متفاوت با آنچه را که در اروپا مسلط گردید پذیرفتهاند .3
وبر یاد آور می شود که در چین و هند قدیم در دوره های معینی توسعه قابل توجه تجارت، صنعت و شهر نشینی وجود داشت، اما در این جوامع الگوهای اساسی دگرگونی اجتماعی که در ظهور سرمایه داری صنعتی در غرب دخالت داشت به وجود نیامد و دین عامل عمده ای در جلوگیری از این دگرگونی بود. برای مثال، آیین هندو چیزی است که وبر آن را دینِ آن جهانی می نامد این بدان معناست که او به عالی ترین ارزشهای معنوی تاکید می کند. احساسات مذهبی و انگیزشهایی که آیین کنفوسیوس نیز مانع کوشش برای توسعه اقتصادی به مفهومی که در غرب درک می شود، گردیده و به جای اینکه تسلط جدی بر جهان را تشویق کند هماهنگی با آن را مورد تاکید قرار می دهد اگر چه چین زمانی دراز قدرتمند ترین و از نظر فرهنگی توسعه یافته ترین تمدن در جهان بود، ارزشهای مسلط دینی آن همچون عاملی بازدارنده در برابر تعهد شدید نسبت به توسعه اقتصادی به خاطر خود آن عمل می کردند .4
وبر مسیحیت را به مثابه یک دین رستگاری در نظر می گیرد، که متضمن این عقیده است که انسانها اگر اعتقادات دینی را بپذیرند و از اصول اخلاقی آن پیروی کنند میتوانند رستگار شوند. مفاهیم گناه و نجات یافتن از گناهکاری به مرحمت خداوند، در اینجا دارای اهمیت هستند این مفاهیم نوعی تنش و پویایی عاطفی ایجاد می کنند که اساساً در ادیان شرقی وجود ندارد. ادیان رستگاری یک جنبه انقلابی دارند. در حالی که ادیان شرق یک نگرش انفعالی نسبت به نظم موجود در درون مومن پرورش می دهند. مسیحیت متضمن مبارزه ای دایمی علیه گناه است. و از این رو می تواند علیه وضع موجود شورش برانگیزد. رهبران دینی مانند: عیسی «علیه السّلام» ظهور می کنند که اصول عقاید موجود را از نوبه شیوه ای تفسیر کنند که ساخت قدرت موجود را به رویارویی فرا بخواند5 .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. ر.ک: آنتونی گیدنز، جامعه شناسی، مترجم منوچهر صبوری، تهران، انتشارات نی، 1376.
2. همان
3. همان
4. همان
5. همان
به سخن دیگر وبر در جـبههگیری عـلیه مارکس قصد داشته تا روشن نماید که دین نه تنها مانعی در جهت عقلانی شدن و توسعه اقتصادی مـحسوب نـمیشود، بـلکه در جهت عکس میتواند عامل مهمی قلمداد گردد که سبب ایجاد رشد و تـوسعه اقـتصادی و اجـتماعی باشد. در نظر وبر دین به عنوان یک پدیده اجتماعی و عامل قابل ملاحظه تلقی مـیگردد کـه در مـحاسبات پیشینیان کمتر به حساب گرفته شده بود.1 در اینجا باید به نکتهای اشاره کـرد و آن ایـنکه وبر خود شخصی مذهبی و معتقد به مذهب نبود. به عبارت دیگر همانطور که خود اشـاره دارد نـسبت بـه موسیقی مذهب گراست.2 آنچه مطرح است این است که او فقط علاقه شدیدی به جامعه شناسی مذهبی دارد. در واقع جامعه شناسی مذهب گرچـه ادیـان را مورد مطالعه قرار میدهد ولی درصدد نیست تا حقانیت و یا نادرستی ادیان را زیر ذره بـین بـبرد بـلکه بزعم وبر جامعهشناسی دینی به رفتار معنی دار انسان دینی میپردازد.3 آنچه مطرح است درک تأثیری است کـه رفـتار دینی بر رفتارهای دیگر از جمله اخلاقی، اقتصادی، سیاسی ویا هنری دارد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. استیوارت هیوز، آگاهی و جامعه، ترجمه عزت الله فولادوند، تهران، سازمان آموزش و انتشارات انقلاب اسلامی، 1369، ص 25.
2. دکتر عبد المعبود انصاری، حسین ادیبی، نظریههای جامعهشناسی، انتشارات جامعه، 1358، ص331.
3. ژولین فروند، جامعه شناسی ماکس وبر، ترجمه عبدالحسین نیک گهر، تهران، نشر نیکان، 1362،ص 188.
تاثیر دین و مذهب در پیدایش روحیه سرمایه داری در جوامع:
دین در حوزه مطالعاتی ماکس وبر حال و هوای دیگری دارد. شاید وبر از معدود جامعه شناسانی باشد که با دین به شکل تقریبا بی طرفانه برخورد کرده و از قضاوت های بی جا در مورد آن احتراز کرده است. او بر اساس نگرش و روش کلی خود در جامعه شناسی یعنی روش تفهّمی در دین نیز به رفتار معنادار انسان دینی نظر دارد و دنبال نقش دین در بروز برخی اعمال است. نگاه وبر به دین، برخلاف دیگر جامعه شناسان، بر هیچ طرح تکاملی در قالب مراحل خاصی مبتنی نیست و اصولاً این نوع نگرش را خود قبول ندارد و از سوی دیگر، جامعه شناسی دین او بیش تر بیانگر یک جنبه عمده از اخلاق دینی یعنی ارتباط اخلاق دینی با نظم اقتصادی است.1
مطالعات وبر درباره دین و جامعه با تحقیق در آیین پروتستان آغاز گردید و نتیجه آن کتاب مهم وی اخلاق پروتستان و روح سرمایه داری شد. اخلاق پروتستان و روح سرمایه داری به عنوان تحقیقی کلاسیک، یکی از پربارترین خدمات وبر به جامعه شناسی محسوب می شود. به طوری که از عنوان کتاب برمی آید، وبر سعی دارد مناسبات میان حیات دینی، اجتماعی و اقتصادی را در فرهنگ معاصر تبیین کند. او نتیجه می گیرد که میان باورهای دینی (اخلاق پروتستان) و رشد حیات اقتصادی عقلانی بورژوایی، قرابت سببی وجود دارد. در این جا باید اضافه کرد که هرچند وبر فقط به یک جنبه از واقعیت می پردازد، ولی همان گونه که از مطالعه کتاب برمی آید، او تبیین عینی سرمایه داری جدید را انکار نمی کند.
• پیدایش روحیه سرمایه داری:
در بیان آنچه کـه بـاعث پیـدایش روحیه سرمایه داری گشت، وبر معتقد است که: این روحیه تنها و منحصرا از جریان رفورم مذهبی منتج نـشده اسـت، بـه عبارت دیگر عواملی چند در بروز این روحیه دخیل بودهاند که یکی از آنها را میتوان رفـورم مذهبی دانست.2
در بسیاری از موارد وبر خود با این عقیده ی کسانی که صرفا جنبش اصلاح مذهبی را یـگانه عـامل ایجاد کننده روحیه سرمایه داری میدانند مخالفت کرده است، چنانچه خود میگوید: ما قـصد نـداریم نظریه دستوری و احمقانهای (نابخردانه) را بپذیریم که مـیگوید: روح سـرمایه داری بـه مفهومی که بیان شد میتواند فقط نـاشی از تـأثیرات نهضت دین باشد.3
وبر در کتاب اخلاق پروتستان و روحیه سرمایه داری4 هدف خود را این چنین بیان می دارد: کوشش ما صرفا در جهت روشن کردن نقشی است که نیروهای درونـی در مـیان مجموعه کنشهای متقابل عوامل تاریخی مـتعدد در شکل دادن به شبکه در حـال تـوسعه فرهنگ جدید دنیای خاص دوران مـا داشـتهاند.5 وبر سپس میافزاید: بنابراین میخواهیم بدانیم که برخی خصلتهای ویژه این فرهنگ را تا چـه حـد میتوان به نهضت اصلاح دیـن نـسبت داد.6
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. محمدرضا آقایی، جستارهایی در جامعه شناسی دین، معرفت، ش 20، ص 36.
2. ژولین فروند، جامعه شناسی ماکس وبر، 188.
3. ماکس وبر، اخلاق پروتـستان و روحـیه سرمایه داری، ترجمه انگلیسی به فارسی دکتر عبدالمعبود انصاری، تهران، انتشارات سمت، 1371، ص 84.
4. PROTESTAN ETHIC AND SPIRIT OF CAPTALISM
5. ماکس وبر، اخلاق پروتـستان و روحـیه سرمایه داری، ص 83.
6. همان.
وی در کتاب اقتصاد عـمومی خـود عواملی چند را نام مـیبرد کـه سبب توسعه سرمایه داری گشته بود از جمله مواردی که وبر آنها را مد نظر قرار مـیدهد عبارتند از: 1
فـرآیند صنعتی شدن از طریق جایگزینی اشکال جـدید انـرژی به جـای نـیروی عضلانی؛
ظهور نـیروی کار آزاد؛
افزایش کاربرد روشهای محاسباتی عقلانی در تعهدات صنعتی؛
ظهور یک بازار آزاد از محدودیتهای غیر عقلانی دست و پا گیر؛
تحصیل تدریجی و مـشروعیت یـک نظام قانونی قابل اعتماد؛
افزایش تجارت پیشگی زنـدگی اقـتصادی از طـریق اوراق سـهام و دیـگر اوراق بهادار؛
ظهور روحیه سرمایه داری؛
وبـر در نظرات خود عامل اخیر را بیشتر از بقیه عوامل دیگر با اهمیت قلمداد مینماید. بزعم او روحیه سرمایهداری بیشترین نـقش را در مـجموعه عـوامل ذکر شده ایفاء نموده است. پس با توجه به این نگرش وبر لازم است تـا در ایـنجا بیشتر بـه تـشریح آنـچه که وبر روح سرمایه داری مینامید، بپردازیم.
وبر عقیده دارد که روح سرمایه داری صرفا در جمع آوری ثروت محدود نمیگردد. چنانچه اگر روحیه سرمایه داری را در جمع آوری ثروت بدانیم و یا به عبارت دیگر حرص در جـمع آوری ثروت قلمداد نمائیم در دوران قبل از رفورم مذهبی نیز میتوانیم شاهد این روحیه باشیم. آنچه که وبر بدان روحیه سرمایه داری می گوید چیزی جدای از عطش جمع آوری ثروت و مال است.2 او خود میگوید: تفاوت روح سرمایه داری و روح مـا قـبل سرمایه داری در میزان توسعه ثروت انداوزی نیست زیرا روحیه ثروت اندوزی از آغاز تاریخ وجود داشته است؛ مانند دریا نوردان هلندی که در جستجوی طـلا خـود را به آب و آتش میزدند3. وبر سپس توضیح میدهد که: نمیتوان این خصیصه را روح سرمایه داری قلمداد کرد. او آنچه را که روح سرمایه داری مینامد چنین تـعریف مـینماید: ما عبارت روح سرمایه داری(جدید) را به مـعنی ایـستاری که در جستجوی منظم و عقلانی سود است بکار بریم.4 بزعم وبر روحیه سرمایه داری بصورت فرآیند سیستماتیک و منظمی عمل میآید که بطور حسابگرانه در جهت کسب سـود تـلاش مینماید.
• مسیحیت و جامعه غربی:
پیش از پیدایش آئین پروتـستان در غـرب اواخر قرن پانزدهم میلادی آئین کاتولیک و نظام کلیسائی سخت حاکم بود بطوری که کلیسا در بسیاری از مسائل و امور دخالت مینمود و با سختگیری و خشونت با نظرات و گرایشهایی که کمی با عقاید و خـواستههای کـلیسا ناهمگن مینمود، برخورد میکرد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. جاناتان ترنر، ال بیگی، پیدایش نظریه جامعه شناختی، ترجمه دکتر عبدالعلی لهسائی زاده، شیراز، مرکز نشر دانشگاه شیراز، 1371،ص 257.
2. ر.ک: ماکس وبر، اخلاق پروتـستان و روحـیه سرمایه داری، ص 61 / ریمون آرون، مـراحل اساسی اندیشه در جامعه شناسی، ترجمه دکتر باقر پرهام، تهران، سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی، 1372، ص 274.
3. ماکس وبر، اخلاق پروتستان و روح سرمایه داری، ص 58.
4. همان/ گی روشه، تغییرات اجتماعی، ترجمه دکتر منصور وثوقی، تهران، نشر نی، 1372، ص 81/ ریمون آرون، مراحل اساسی اندیشه در جامعه شناسی، ص 573.
حتی دانشمندان و متفکرین نیز از این قاعده مصون نبودند. شاید سخن کشیش باواری1 گواه مدعای فوق باشد. این کشیش در سال 1872 میگوید: همان اندازه که آسمان فوق زمین است ما کشیشان نیز فـوق امـپراطورها و شاهزادگان قـرار داریم مقام ما از فرشتگان آسمان هم برتر است زیرا ما به جای خداوند میتوانیم گناه مردم را بـبخشیم.2
کلیسا در دوران قبل از رفورم مذهبی چنین میگفت که انسان از سوی اجداد خود گناهکار اسـت و بـرای رهـایی از گناه باید به کلیسا و آئین کلیسا متوسل شود و به کلیسا و دستورات آن بعنوان واسطه و ناظری برای جلب بـخشایش و غـفران خداوندی نیازمند است.3
بدین لحاظ کلیسا معتقد بود که اگر بندگان خداوند خـواستار بـخشودگی از طـرف خداوند هستند باید آنها را میان خود و خدایشان واسطه قرار دهند تا این کشیشان از خداوند بـرای آنان آمرزش بخواهند. ولی این امر منجر به سوء استفاده بسیاری از کشیشان گردید، بـدین صورت که کشیشان شـروع بـه تکثیر و ارائه حوالههایی به اشخاص-که به اصطلاح میخواستند به گناه خود اعتراف نمایند-کردند. افراد با خرید این حوالهها و پرداخت مبلغی پول میتوانست به گفته کشیشان از غفران خداوند بهرهمند شوند. جو فکری و نوع القائات مذهبی که کلیسا سعی در نشر آنـها داشت عمدتا با خرافات توأم بود. آئین کاتولیک بعنوان مذهب و نگرشی که کلیسای آن دوران سعی در ارائه و عرضه آن به مردم داشت زندگی دنیوی را بسیار مورد تحقیر قرار میداد. به عبارت دیگر بزعم برداشتهای کشیشان کاتولیک امور بـه دو دسـته تقسیم میشد، یک قسم شامل امور دنیوی میگشت که اموری پست قلمداد میگردید و افرادی که بدنبال آنها میرفتند وقت خود را صرف پرداختن به امور پست و ناچیز دنیوی کرده بودند و عـاقبت نـاخوشایندی در آخرت نصیبشان خواهد شد. قسم دیگر از امور شامل امور اخروی میگشت که اموری بودند عالی و ستوده. افرادی که به این دنیا پشت پا زده و آنرا به تمامی پوچ میشمردند و تمام جهد خـود را صـرف بدست آوردن امور اخروی مینمودند افرادی بودند متعالی و تکامل یافته. آنچه روشن است یک نوع آخرت گرایی صرف، مورد قبول کلیسای کاتولیک آن دوران بود، منظور از آخرت گرائی یعنی خراب کردن دنیا برای آخـرت. یعنی در زنـدگی دنـیوی جز به کار آخرت نـپرداختن، آخـرت گـرائی این است که کسی میتواند تکامل و تعالی انسانی و روحی کسب کند که پیوندش را با غرایز حیوانیش، با زندگی مادیش، با ثـروت یـا قـدرت اقتصادی و اجتماعی و با هر چه که در این زنـدگی خـاکی به فرد یا جامعه انسانی لذت میبخشد، ببرد.4 بعبارت دیگر باید یا این جهان را برگزینیم یا جهان اخروی را. وبر خـود در ایـن بـاره میگوید: که حتی کاتولیکهای آلمانی هم از روند کلی مستثنی نـبوده برخلاف سایر اقلیتها در زمینه اقتصاد فعالیت چشمگیری نداشتهاند، کاتولیکها در هلند و انگلیس حتی در دورانی که تحت فشار سیاسی قـرار داشـتند عـلاقه خاصی به فعالیت اقتصادی نشان ندادند.5
وبر در ادامه سخنانش اشاره مـینماید کـه در واقع اختلاف آئین کاتولیک با رفورم مذهبی در باورهای مذهبی بوده و تنها ناشی و تأثیر پذیرفته از وضعیت سیاسی و تاریخی نـبوده اسـت. چنین بـرداشتها و تفاسیری از مذهب بود که کم کم کسانی را وادار به اعتراض بر علیه وضـعیت مـذهبی حـاکم نمود.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. BAVARY
2. دکتر داوود اصفهانیان، تحولات اروپا در عصر رنسانس، تبریز، انتشارات دانشگاه تبریز، 1369، ص 116.
3. همان، ص 115.
4. دکتر مجید سماواتی آذر، دیدگاههای جـامعه شناسی درباره تغییرات اجتماعی، تبریز، سازمان چاپ و نشر هادی، 1372، ص 93-98.
5. ماکس وبر، اخلاق پروتستان و روح سرمایه داری، ص 44.
مارتین لوتر1 رفورمر مذهبی اهل آلمانی متولد آیس لین، در آلمان به پدر رفورم مذهبی معروف اسـت.2
اعتراضات لوتـر بـه وضعیت حاکم بر کلیسا منجر به تجدید نظر و پیدایش تغییرات وسیع در نوع نگرشهای مـورد عـرضه آئین کاتولیک شد و همین اعتراضات و اصول او آئین جدیدی را که به بنام پروتستانیسم میشناسیم پایه گـذاری نمود. پروتست یـعنی اعـتراض و پروتستانها روشنفکران مسیحی اروپا بودند که نسبت به طرز تلقی مذهبی و انحرافات و خرافات مذهبی و میانجیگری کـلیسا بـین خلق و خدا به کلیسا اعتراض نمودند و یک رفورم مذهبی در مسیحیت بوجود آوردند. لوتر ابتدا اعـتراضات خـود را بـه موضوع میانجگیری کلیسا بین خلق و خدا ایراد نمود. او در این مورد میگوید: در ارتباط بین خالق و مـخلوق ایـمان نقش اساسی دارد و رستگاری ناشی از غفران خداوندی است و اعمال نیک نیز دلیل بـر عـنایت پروردگـار میباشد و برای مشمول شدن به رحمت خداوندی ایمان به خداوند و پیروی از دستورات انجیل ضروری اسـت.3 لوتـر در ادامـه با اشاره به عدم ضرورت تبعیت اشخاص از کلیسا میگوید: با توجه به ایـنکه پاپها و عُمال کلیسا از مقام و موقعیت خود سوء استفاده میکنند(در زمان لوتر) و از طریقت فقر و خویشتن داری مسیح مـنحرف گـردیدهاند. برای رستگاری، پیروی از فرامین کلیسا ضرورتی ندارد بلکه اطاعت از فرامین کتاب مقدس کـافی اسـت.4
کوشش دیگر لوتـر مـعطوف بـه تغییر دادن نگرشها و برداشتهای مردم آن دوره در مورد کـار بـود. همانطور که پیش از این بدان اشاره نمودیم کلیسای دوران لوتر امور دنیوی را که کـار را نـیز شامل میگشت پست میشمرد. لوتر عـقیدهای خلاف این برداشت را ارائه نـمود. او مـیگوید کار یکی از مهمترین اشکال خدمت بـه خـدای بزرگ است.5
وبر بر این نکته پافشاری مینمود که تمام حرفهها و پیشههای شرافتمندانه دسـت کـم در همان حد روحانیت کلیسایی و حـرفه کـشیشی نـوعی رسالت مسیحی اصـیل شـمرده میشود.6
لوتر معتقد بـود کـه انسانی مفید بودن و انجام دادن کار موثر خود یکی از نمودهای انجام کامل اعمال مذهبی اسـت. وبـر در این باره با اشاره به ایـنکه بـزعم لوتر کـار مـفیدتر یـکی از جلوههای تحقق وعده خـداوند و یک نشانه برگزیدگی مبتنی بر زندگی زاهدانه توأم با تقوا است میگوید: موفقیت در کار رسالت شـخصی را تـحکیم میکند و به عنوان تأئید برگزیدگی تـفسیر مـیگردد، زیـرا تـنها بـنده برگزیده خداست کـه صـاحب یک کار ثمر بخش است.7 وبر در ادامه نظرات مارتین لوتر میافزاید. بنابراین نمیتوان رستگاری خود را با خـیرات و دعـا خـرید بلکه میتوان از آن در پرتو کار سازی ایمان کـه مـوفقیت در کـسب و کـار گـواه صـادق آن است اطمینان حاصل کرد.8
وبر در نظریات خود با اشاره به عاملی که باعث ایجاد روح سرمایه داری (به اصطلاح او) شد، میگوید که اگر لوتر به کار و کوشش و تلاش انـسان در زندگی دنیوی ارج مینهد و او را تشویق به جمع آوری ثروت مینماید یبا این حال انسان را از غرق شدن در لذائذ و خوشگذرانی بیهوده باز میدارد. وبر بر اساس نظرات لوتر در این باره میگوید: آنچه محکوم شدنی است تـحصیل ثـروت نیست بلکه استراحت در تملک و لذت بردن از ثروت یا پیامدهایش چون تن آسایی و هوسهای نفسانی است.9
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. MARTIN LUTHER(1483-1548)
2. برای اطلاع بیشتر از زندگینامه لوتر ر.ک: ویل دورانت، تاریخ تمدن، ترجمه سهیل آذری، کتاب ششم، بخش دوم، ص 128-162.
3. دکتر داوود اصفهانیان، تحولات اروپا در عصر رنسانی، ص 115.
4. همان.
5. جین لنسکی، گرهارد لنسکی، سیر جوامع بشری، ترجمه دکتر ناصر موفقیان، تهران سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی، 1369، ص 322.
6. همان.
7. ژولین فروند، جامعه شناسی ماکس وبر، ص 217.
8. همان، ص 218.
9. همان، ص 218-219.
وبر سپس با اشاره به اینکه «کار» از نظر پورتینها1 عبادت خدا شمرده میشود ادامه مـیدهد کـه بدین ترتیب بهرهوری بیشتر در کار و نفیتجمل به پیدایش سبکی در زندگی انجامید که مستقیما روح سرمایه داری را در ایجاد یک جوّ سالم و مساعد برای توسعهاش تحت تأثیر قرار داد.52
شخص دیـگری کـه از جمله اصلاح گران مذهبی شـمرده مـیشود و ادامه دهنده و ترویج دهنده نظرات لوتر در فرانسه شد ژان کالون3 است. او با یکی از مصلحان مذهبی پروتستانها مراوده داشته و به آئین پروتستان گرویده بود و در فرانسه در سـال 1532 شـروع به نشر عقاید خـود نـمود.4
آنچه که و بر اخلاق پروتستان مینامد اساسا از دریافت معینی از این مذهب ناشی میشود که توسط کالون عرضه شده و وبر آنرا تحت عناوین زیر خلاصه مینماید:
یک خدای مطلق، ماوراء عالم وجود دارد که جـهان را آفـریده و بر آن حکم فرماست اما ذهن محدود آدمیان قادر به درک این خدا نیست.
این خدای قادر و ناشناخته، تقدیر هر یک از ما را از لحاظ رستگاری یا عذاب از ازل تعیین کرده و اعمال ما در تغییر حکم خداوند تأثیر ندارد.
خدا جـهان را بـخاطر کبریای خـویش آفریده است.
انسان اعم از رستگار یا محکوم به عذاب ابدی در هر حال وظیفه دارد به خاطر کبریای الهی کار کـند و قلمرو خداوندی را در روی زمین بیافریند.
امور دنیوی طبع بشری که از گوشت و پوست ساخته شـده هـمه در حـیطه گناه و مرگ قرار دارند و رستگاری انسان فقط موهبتی کاملا اعطایی از لطف خداوندی است. 5
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. PURITANISM
آئین پوریتن که یکی از وجوه مذهب پروتـستان بـود بر سه اصل تکیه داشت:1-چون کلیسای کاتولیک سخت دنیائی و تشریفاتی شده بود اینان بر این اصل تکیه کردند که باید از تشریفات صوری کاست و تعالی معنوی را وجه همت خود سـاخت 2-آئیـن کاتولیک موافق مصالح خود به تفسیر کتاب مقدس پرداخته و مسیحیت را پیچیده و منحرف کرده است از این رو اینان بر نص صریح کتاب مقدس تکیه کردند و بـر ایـن اصل اهمیت دادند که رفـتار بـاید با تحریرات کتاب مقدس منطبق باشد.3-چون سوداگری جدید مردم را به پارهای کارهای ناروا مانند قاچاق میکشاند پس با زهد خواستند از معاصی ایمن باشند.(ر.ک: بارنز بکر، تاریخ اندیشه اجتماعی، ترجمه و اقتباس دکتر جواد یوسفیان، علی اصغر مجیدی، تهران، انتشارات امیر کبیر، 1370، ص 373.
2. ژولین فروند، جامعه شناسی مـاکس وبـر، ص 218.
3. JEAN CALVIN(1509-1564)
4. برای آگاهی بیشتر از زندگینامه کالون ر.ک: ویل دورانت، تاریخ تمدن، ص 196-249/ تاریخ فلسفه سیاسی، ترجمه و تالیف دکتر بهاءالدین پازادگاد، تهران، انتشارات زوار، ص 97.
5. ریمون آرون، مراحل اساسی اندیشه در جامعه شناسی، ص 580.
بزعم کالون سرنوشت افراد از ازل تعیین شـده اسـت اما فقط برگزیدگان محدودی به بهشت راه خواهند یافت، و فرد به هیچ وجه نـمیتواند از پیـش مـطلع شود که جزء برگزیدگان است یا نه؟ این معتقدات الهی سبب ایجاد اضطراب شدید در میان طرفداران نظریه کالون میشد و آنان برای کاهش میزان اضطراب و اطمینان از اینکه جزء برگزیدگان هستند چنان رفـتار میکردند که گوئی از جـمله بـهشتیان خواهند بود و این امر در درجه اول به معنی نظم و ترتیب در برنامه زندگی است. 1
وبـر به جهت اینکه به شیوه بهتری نقش دین را در ایجاد تغیرات شگرف اجتماعی و اقتصادی در غرب نمایان سازد این کشورها را به سه دسته تقسیم مینماید:
الف)کشورهائی که اکثریتشان پروتستان هستند. مثل: امریکاو آلمان
ب)کشورهائی که اکثریتشان کاتولیک هـستند. مثل: اسـپانیا و ایتالیا
ج)کشورهائی که بطور نسبتا مساوی هم کاتولیک و هم پروتستانند. مثل: فرانسه و انگلستان
وبر چنین نتیجه میگیرد که وقتی جغرافیای جامعه غرب را بر اساس مذهب به سه دسته جغرافیائی تقسیم مینمائیم مشاهده میکنیم کـه تـمام کشورهایی که پروتستان هستند از نظر اقتصادی به مرحله پیشرفت صنعتی رسیدهاند مثل آلمانی و امریکا و کشورهایی که اکثریتشان کاتولیکند از نظر سرمایه داری و صنعت از همه کشورهای غربی عقب ماندهترند مانند اسپانیا و ایـتالیا و کـشورهایی که هم پروتستان و هم کاتولیکند بین پیشرفته و عقب مانده (با توجه به زمان وبر) قرار دارند. 2 با توجه به این تقسیم بندی روشن است که وبر سعی نمود تا نشان دهـد کـه چـگونه تغییر نگرشهای مذهبی افراد مـنجر بـه تـغییرات شگرف اجتماعی و اقتصادی گشت.
دکتر موریس3 معقتد است که موضوع اساسی در جامعه شناسی دین وبر مفهوم عقلانی شدن است: نظام مند شدن فزاینده عقاید و مفاهیم دینی، رشد عقلانیت اخلاقی و کاهش فزاینده عناصر جادویی در دین.4
مفهوم عقلانیت در تفکر وبر بسیار مورد توجه و بخش های مهم نظری اوست که براساس آن، نقش مثبت دین را ارزیابی می کند. عقلانیت در نظر او نشانه عصر حاضر است و جامعه سنّتی از آن بهره ای کافی ندارد. عقلانیت فرایندی است که از طریق آن هر ناحیه ای از مناسبات انسانی در معرض محاسبه و اداره قرار می گیرد. او عقلانیت را در تمام ابعاد، از جمله دین، شناسایی می کند. علاوه بر آن، معتقد است که خود دین به طور نسبی عقلانی است. در عین حال، نظرش این است که دین خود می تواند سرچشمه ای برای رشد عقلانیت باشد و یکی از سرچشمه های عقلانیت در جوامع غربی عبارت است از تغییرات فرهنگی ویژه ای که اخلاق پروتستان آن را به ارمغان آورده است. اخلاقی که اعتقاد به اصالت فرد، سخت کوشی، رفتار عقلانی و اعتماد به نفس را مورد تأکید قرار می دهد. وبر به یک معنا خواسته است تا راه های پیچیده و پرپیچ و خمی را دنبال کند که عقلانی شدن زندگی دینی از طریق آن ها رابطه منظم و معقول انسان با خدا را جایگزین روش های جادویی کرده است؛ یعنی پیامبران علیهم السلام با جاذبه های فرهمند خود توانسته اند قدرت های کاهنان را، که مبتنی بر سنّت بودند، از اعتبار بیندازند. با پیدایش دین مبتنی بر کتاب، فراگرد عقلانی و نظام وار شدن پهنه دینی آغاز شد و در اخلاق پروتستان به اوج خود رسید. در نظر وبر در دین زمینه کافی برای عقلانی شدن زندگی و تناسب معناداری با روحیه پیشرفت و سرمایه داری وجود دارد. یک جهان بینی معین با فعالیت اقتصادی پیوندی معنوی دارد.5
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. یان روکس بروف، جامعه شناسی توسعه، ترجمه دکتر مصطفی ازکیا، تهران، نشر توسعه،1370، ص 14.
2. دکتر علی شریعتی، درسهای اسلام شناسی، تهران، انتشارات حسینیه ارشاد، ص 166.
3. Brian Morris(1936)
4. ریمون آرون، مراحل اساسی اندیشه در جامعه شناسی، ترجمه باقر پرهام، ص 580.
5. محمدرضا آقایی، جستارهایی در جامعه شناسی دین، معرفت، ش 20، ص 39.
جمع بندی و نتیجه بحث:
ماکس وبر معتقد است از آنجا که عقلانیت و عقلانی شدن مهمترین نقش را در زندگی بشر و به طبع آن پیش برد جوامع ایفا می کند1 و از آنجا که دین به عنوان یک پدیده ی اجتماعی فراگیر نقش مهمی در هدف گذاری جوامع دارد، پس نگاه عقلایی به دین هم بهترین نوع بهره گیری از آموزه هایی است که برای تداوم حیات اخلاقی بشر مورد نیاز می باشد؛ یعنی در واقع او می خواهد بگوید چون آیین پروتستانسیم نگاه عقلانی به دین کرده است پس همان چیزی است که می تواند انسان را در رشد و تکامل زندگانی دنیوی و اخروی راهنمایی کند، چرا که او مهترین علت رشد کشورهایی مانند آلمان و آمریکا را گرایش به آیین پروتستان2 و عقب ماندگی کشورهای شرقی را پایبند بودن به ادیانی می داند که تنها به زندگی اخروی بسنده کرده اند.3
پس چنین نتیجه می شود که وبر تاثیر دین را به عنوان یک پدیده موجود در بطن اجتماع بر آینده ی آن اجتماع بسیار اساسی دانسته و آینده جوامع منوط به انتخاب صحیح نوع دین می داند.
اما به نظر محقق این مقاله آنچه که بر این نوع تفکر وبر تاثیر گذاشته است و با وجود ادعای او بر بی طرفی نسبت به ادیان، در نظریاتش شاید به ناخوداگاه اما به وضوح بوی تعصبات حمایت از نظام بورژوای و آیین پروتستانیسم شنیده می شود، این است که او خود در کشور آلمان که یک کشور پروتستان است رشد و نمو کرده است و شاید اگر در کشوری دیگر با دین و آیین دیگر پرورش می یافت، نظریات متفاوت و حتی انتقادات کوبنده ای بر نظام سرمایه داری می داشت.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. ر.ک: محمدرضا آقایی، جستارهایی در جامعه شناسی دین، معرفت، ش 20.
2. ر.ک: دکتر علی شریعتی، درسهای اسلام شناسی، تهران، انتشارات حسینیه ارشاد.
3. آنتونی گیدنز، جامعه شناسی، مترجم منوچهر صبوری، تهران، انتشارات نی، 1376.
مابع و مآخذ:
آرون، ریمون ، مـراحل اساسی اندیشه در جامعه شناسی، ترجمه دکتر باقر پرهام، تهران، سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی،1372.
آریانپور، امیر حسین، در آستانه رستاخیز، تهران، انتشارات امیر کبیر، 1357.
آقایی، محمدرضا ، جستارهایی در جامعه شناسی دین، معرفت، ش 20.
اصفهانیان، داوود ، تحولات اروپا در عصر رنسانس، تبریز، انتشارات دانشگاه تبریز، 1369.
انصاری، عبد المعبود، حسین ادیبی، نظریههای جامعهشناسی، انتشارات جامعه، 1358.
بکر، بارنز ، تاریخ اندیشه اجتماعی، ترجمه و اقتباس دکتر جواد یوسفیان، علی اصغر مجیدی، تهران، انتشارات امیر کبیر، 1370.
پازادگاد، بهاءالدین، ترجمه و تالیف تاریخ فلسفه سیاسی، تهران، انتشارات زوار.
ترنر، جاناتان ، ال بیگی، پیدایش نظریه جامعه شناختی، ترجمه دکتر عبدالعلی لهسائی زاده، شیراز، مرکز نشر دانشگاه شیراز، 1371.
حمید حمید، علم تحولات جامعه،تهران، انتشارات امیر کبیر،1352
دورانت، ویل ، تاریخ تمدن، ترجمه سهیل آذری، کتاب ششم، بخش دوم.
روشه، گی ، تغییرات اجتماعی، ترجمه دکتر منصور وثوقی، تهران، نشر نی، 1372.
روکس بروف، یان ، جامعه شناسی توسعه، ترجمه دکتر مصطفی ازکیا، تهران، نشر توسعه،1370.
سماواتی آذر، مجید ، دیدگاههای جـامعه شناسی درباره تغییرات اجتماعی، تبریز، سازمان چاپ و نشر هادی، 1372.
شریعتی، علی، درسهای اسلام شناسی، تهران، انتشارات حسینیه ارشاد.
شریعتی، علی ، روش شـناخت اسـلام، چاپ 28.
عمید، حسن ، فرهنگ عمید، تهران، انتشارات امیر کبیر، 1369.
فروند، ژولین ، جامعه شناسی ماکس وبر، ترجمه عبدالحسین نیک گر، تهران، انتشارات رایزل، 1368.
فرید، یدالله، سیر اندیشه در قلمرو و جغرافیای انسانی، تبریز، انتشارات دانشگاه تبریز،1370.
كوزر، لوئیس ، زندگی واندیشه بزرگان جامعهشناسی، ترجمه محسن ثلاثی، تهران، انتشارات علمی، 1373، چاپ پنجم.
کیویستو، پیتر ، اندیشههای بنیادی در جامعهشناسی، ترجمه منوچهر صبوری، تهران، انتشارات نی، 1380، چاپ دوم.
گیدنز، آنتونی ، جامعه شناسی، مترجم منوچهر صبوری، تهران، انتشارات نی، 1376.
لنسکی جین ، گرهارد لنسکی، سیر جوامع بشری، ترجمه دکتر ناصر موفقیان، تهران سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی، 1369.
ماکس وبر، اخلاق پروتـستان و روحـیه سرمایه داری، ترجمه انگلیسی به فارسی دکتر عبدالمعبود انصاری، تهران، انتشارات سمت، 1371.
معین، محمد ، فرهنگ فارسی معین، تهران، انتشارات امیر کبیر، 1388.
هیوز، استیوارت ، آگاهی و جامعه، ترجمه عزت الله فولادوند، تهران، سازمان آموزش و انتشارات انقلاب اسلامی، 1369.